فراریان روستایی!
در حال حاضر 70 درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی میکنند که این آمار، آمار مناسبی نیست؛ چون مسیر آبادانی شهرها از روستاها میگذرد و اگر روستاها آباد نشوند، شهرها نیز نمیتوانند به خوبی مسیر توسعه و آبادانی را طی کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/08/06
امروزه روستا و روستانشینی با مشکلات فراوانی مواجه است که باعث مهاجرت لجام گسیخته روستاییان به شهر شده است و این روند هر روزه رو به ازدیاد گذاشته و اگر مسئولین فکری به حال این مهم نکنند با مشکلات فراوانی مواجه خواهیم شد.
در سال های گذشته، برخی مؤسسههای مطالعاتی در بررسی های انجام شده خود خبر از تخلیه نزدیک 40 هزار روستا در کشور دادند؛ خبری که بر اساس مقایسه نسبت جمعیت شهر و روستا در چند دهه گذشته، به سادگی قابل اثبات است و در حال حاضر بر خلاف اوایل سده 1300 شمسی کمتر از 30 درصد جمعیت کشور در روستا زندگی می کنند.
مهاجرت های روستایی در ایران از نوع رکودی است و نمی تواند بیانگر تعادل اجتماعی، اقتصادی و محیطی جامعه باشد و از سویی نیز ماندگاری جمعیت روستایی بیانگر توسعه کشور نیست. مثال بارز کشورهای با جمعیت روستایی بالا و توسعه یافتگی کم کشورهای بنگلاش و افغانستان هستند که در مقابل این دو از کشور انگلستان می توان یاد کرد که با جمعیت روستایی کم یک کشور توسعه یافته است. اینجا آنچه اهمیت دارد، توزیع نامتعادل جمعیت در شهر و روستا و نیز مناطق مختلف کشور است که متأسفانه در حد افراط در کشور دیده می شود و دقیقاً پدیده ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و منشأ بسیاری از معضلات بوده و خواهد بود.
در اختیار گذاشتن خدمات نظیر گاز، برق و تلفن در روستاهای کشور حق طبیعی آنهااست. همه نقاط کشور باید مجهز به این گونه خدمات باشد؛ اما کیست که نداند، اسکان از اشتغال پیروی می کند. تلفن و گاز برای مردم بی کار و درآمد موجب افزایش هزینه و کسری موازنه دخل و خرج می شود. اگر به واقع قصد مسئولان از این اقدامات، جلوگیری از مهاجرت بوده است، زهی بی اطلاعی و مایه تأسف!
ایران هم از جمله کشورهایی است که با سیر روز افزون مهاجرت روستانشینان به شهرها مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دست و پنجه نرم می کند.
این مهاجران هم در مبدا و هم در مقصد، مسائل و مشکلاتی از جمله بروز نابسامانی های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود می آورند.
در حال حاضر 70 درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی می کنند که این آمار، آمار مناسبی نیست؛ چون مسیر آبادانی شهرها از روستاها می گذرد و اگر روستاها آباد نشوند، شهرها نیز نمی توانند به خوبی مسیر توسعه و آبادانی را طی کنند.
تولیدات کشاورزی، اساس و پایه پیشرفت کشورهستند که این تولیدات نیز نتیجه تلاش روستاییان هستند و راه آبادانی شهرها این است که روستاها آباد شوند اگرچه پیشانی کشور شهرها هستند، نباید از روستاها نیز غافل شد..
واگذاری زمین های منابع طبیعی و قابل کشت به روستاییان، جلوگیری از تقسیم زمین های موجود به قطعات کوچکتر و در نتیجه حفر چاه کمتر در صرفه جویی از مصرف آب، ایجاد صنایع کوچک و زود بازده و همچنین احداث صنایع تبدیلی متناسب با نوع محصول منطقه از جمله راه کارهای موثر در جلوگیری از روند مهاجرت به شهرها است.
به نظر می رسد، دافعههای روستا قوی تر از جاذبه های شهر عمل کرده است؛ چرا که بر اساس آمارها تنها 3،7 درصد از مهاجران دارای درآمد مستمر در شهر بوده اند.
محققان در عرصه جوامع بر این باورند که: اگر روستاها خالی از سکنه و شهرها مملوء از جمعیت شود تعادل فیزیکی بهم ریخته و انسانها دچار چالش های متفاوتی می شوند. به گونهای که با کم شدن تولیدات دامی، کشاورزی و واردات خارجی نتیجهای جز گرانی سبد کالای مردم حاصل نخواهد شد.
منابع: خبرگزاری ایرنا، باشگاه خبرنگاران جوان
در سال های گذشته، برخی مؤسسههای مطالعاتی در بررسی های انجام شده خود خبر از تخلیه نزدیک 40 هزار روستا در کشور دادند؛ خبری که بر اساس مقایسه نسبت جمعیت شهر و روستا در چند دهه گذشته، به سادگی قابل اثبات است و در حال حاضر بر خلاف اوایل سده 1300 شمسی کمتر از 30 درصد جمعیت کشور در روستا زندگی می کنند.
مهاجرت های روستایی در ایران از نوع رکودی است و نمی تواند بیانگر تعادل اجتماعی، اقتصادی و محیطی جامعه باشد و از سویی نیز ماندگاری جمعیت روستایی بیانگر توسعه کشور نیست. مثال بارز کشورهای با جمعیت روستایی بالا و توسعه یافتگی کم کشورهای بنگلاش و افغانستان هستند که در مقابل این دو از کشور انگلستان می توان یاد کرد که با جمعیت روستایی کم یک کشور توسعه یافته است. اینجا آنچه اهمیت دارد، توزیع نامتعادل جمعیت در شهر و روستا و نیز مناطق مختلف کشور است که متأسفانه در حد افراط در کشور دیده می شود و دقیقاً پدیده ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و منشأ بسیاری از معضلات بوده و خواهد بود.
امروزه اکثر روستاییان بویژه نسل های جوان اعتقادی به داشتن هویت روستایی نداشته و علاقه بیشتری به شهری بودن، دارند، چه بسا که گاهی در این امر افراطی عمل کرده و از شهریان هم پیشی می گیرند.
دلیل مهاجرت روستاییان به شهرها، مشکلات اقتصادی یا کمبود امکانات
در چند سال اخیر، مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها که ناشی از عوامل گوناگونی است، باعث تخلیه بسیاری از روستاها شده است؛ بنابراین نیاز است مسئولان در راستای کاهش مهاجرت این قشر تولید کننده به شهرها، اقدامات عملی و راهکارهای مناسب و موثر به کار گیرند.ایران هم از جمله کشورهایی است که با سیر روز افزون مهاجرت روستانشینان به شهرها مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دست و پنجه نرم می کند.
این مهاجران هم در مبدا و هم در مقصد، مسائل و مشکلاتی از جمله بروز نابسامانی های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود می آورند.
در حال حاضر 70 درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی می کنند که این آمار، آمار مناسبی نیست؛ چون مسیر آبادانی شهرها از روستاها می گذرد و اگر روستاها آباد نشوند، شهرها نیز نمی توانند به خوبی مسیر توسعه و آبادانی را طی کنند.
تولیدات کشاورزی، اساس و پایه پیشرفت کشورهستند که این تولیدات نیز نتیجه تلاش روستاییان هستند و راه آبادانی شهرها این است که روستاها آباد شوند اگرچه پیشانی کشور شهرها هستند، نباید از روستاها نیز غافل شد..
راهکاری های برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان
ایجاد زیر ساخت های مناسب مانند احداث جاده و افزایش سهم 46 درصدی موجود به میانگین کشوری 67 درصد با اعتبارات مناسب می تواند موثر واقع شود. باید تلاش کنیم روستاها را به مدارس و امکانات آموزشی مورد نیاز مجهز کنیم.واگذاری زمین های منابع طبیعی و قابل کشت به روستاییان، جلوگیری از تقسیم زمین های موجود به قطعات کوچکتر و در نتیجه حفر چاه کمتر در صرفه جویی از مصرف آب، ایجاد صنایع کوچک و زود بازده و همچنین احداث صنایع تبدیلی متناسب با نوع محصول منطقه از جمله راه کارهای موثر در جلوگیری از روند مهاجرت به شهرها است.
به نظر می رسد، دافعههای روستا قوی تر از جاذبه های شهر عمل کرده است؛ چرا که بر اساس آمارها تنها 3،7 درصد از مهاجران دارای درآمد مستمر در شهر بوده اند.
فراموشی تدریجی روستاها با فرار روستاییان
گاهی زرق و برق شهرها روستاییان را مجاب به مهاجرت میکند که این هجرت ناخواسته پیامدهایی را برای خیلی از آنها و جامعه به بار میآورد.محققان در عرصه جوامع بر این باورند که: اگر روستاها خالی از سکنه و شهرها مملوء از جمعیت شود تعادل فیزیکی بهم ریخته و انسانها دچار چالش های متفاوتی می شوند. به گونهای که با کم شدن تولیدات دامی، کشاورزی و واردات خارجی نتیجهای جز گرانی سبد کالای مردم حاصل نخواهد شد.
روستاها تنبل شدهاند
روستاها تنبل شدهاند به گونهای که بخش تولیدات کشاورزی و دامی کشور حالت عکس پیدا کرده و تمامی این محصولات از شهر وارد روستا میشود، بنابراین وضعیت خودکفایی اقتصاد غذایی کشور به شکل نگران کنندهای، در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.بحران هویت در نتیجه مهاجرت
امروزه اکثر روستاییان بویژه نسل های جوان اعتقادی به داشتن هویت روستایی نداشته و علاقه بیشتری به شهری بودن، دارند، چه بسا که گاهی در این امر افراطی عمل کرده و از شهریان هم پیشی میگیرند. به نظر میرسد که کتمان هویت روستایی و فراگیر شدن این نگرش در میان روستاییان، عامل فراموش شدن تدریجی زندگی روستایی باشد.کلام آخر
در پایان باید خاطر نشان کرد که معضل مهاجرت در حال گسترش است، و سن مهاجرت بین 15 تا 30 سال شده است، متاسفانه مشکلات و کمبود امکانات در روستاها، جاذبه تجمع امکانات در مراکز شهری به دغدغه مهاجرت روستاییان دامن زده است.اما باید دانست که تا وقتی خدمات آموزشی -رفاهی و فرهنگی در مقایسه شهر با روستا، نامتعادل و ناعادلانه باشد دیگر هیچ انگیزهای برای بقای جمعیت روستایی باقی نمیماند.منابع: خبرگزاری ایرنا، باشگاه خبرنگاران جوان